خداوند در آیات قرآنی از دو دسته اصلی اهل بهشت سخن گفته است: 1. مقربان ؛ 2. اصحاب یمین یا ابرار. از نظر قرآن مقربان از سابقون بوده(واقعه، آیات 10 و 11) و شمار ایشان از گذشتگان بسیار و از آیندگان اندک است(واقعه، آیات 13 و 14)، در حالی که اصحاب یمین از گذشتگان و آیندگان یکسان و بسیارند(واقعه، آیات 39 و 40).
مقربان خودشان روح و ریحان و بهشت نعیم هستند(واقعه، آیات 88 و 89) و به سخن بهشت آفرین بوده و هر چیزی که در بهشت برای دیگران از ابرار و اصحاب یمین است از جانب ایشان آفریده می شود؛ زیرا ابرار توانایی خلقت در مرتبت مقربان را ندارند. از این رو، جان بخشی به دیگران و ایجاد فضایی خوش و خوشبو تنها از عهده مقربان بر می آید. اینان عبادالله خاص خدا هستند(انسان، آیات 5 تا 7) و می توانند حورالعین و زنان بهشتی و بهشته ها بیافریند. چنان که می توانند درختان بیافریند و یا نهرهای چهارگانه ای از آب، عسل صاف، شیر و شراب خمار عقل پوش نه عقل ربا را ایجاد کنند و بیافرینند.(محمد آیه 15)
اما بهشته های مقربان که مانند لولو و مروارید نهان (واقعه، آیات 22 و 23) یا همانند تخم سپید نهان(صافات، آیه 49) یا همانند یاقوت و مرجان(الرحمن، آیه 58) فروهشته نگاه و همسال و همانند(ص، آیه 52) یا فروهشته نگاه و فراخدیده(همان، آیه 51) که دست هیچ انسان و جنی به آنان نرسیده (الرحمن، آیه 56) هستند.
اما بهشته های ابرار و اصحاب یمین هم خوابگانی بالا بلند دوشیزه همسال و همانند(واقعه، آیات 34 تا 38) نیکوخو و نیکورو(الرحمن، آیه 70) بهشته های پرده نشین در خیمه ها(همان، آیه 72) هستند که دست هیچ انس و جنى پیش از ایشان به آنها نرسیده است.(همان، آیه 74)
یکی از تعبیرات جالب قرآن درباره دو نوع بهشته های مقربان و ابرار این است که درباره بهشته های مقربان می فرماید: فِیهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ؛ در آن بوستان ها بهشته ها فروهشته نگاه هستند. اینان از روی علم و عمد نگاه خویش را از غیر بر می گیرند و تنها به شوهران خویش می نگرند. پس محدودیت درونی و باطنی از خودشان دارند؛ زیرا شوهرانشان در دنیا این گونه بودند و اینان نیز سازه همان شوهران هستند.
اما درباره بهشته ها و حوری های ابرار می فرماید: حُورٌ مَقْصُورَاتٌ فِی الْخِیَامِ؛ اینان پرده نشین در درون چادر و خیمه ها هستند تا کسی به آنان اشراف نیابد؛ زیرا مقربان و بهشتی های دیگر به بهشت ابرار و اصحاب یمین و نیز به این بهشته ها اشراف دارند. پس برای این بهشته محیطی فراهم می شود تا دیده نشود؛ زیرا قصر به معنای کوتاه و قصور به معنای کوتاهی است؛ قصر و کاخ را به سبب آن که دسترسی برای دیگران کوتاه است؛ پس مقصور اسم مفعول به معنای آن است که این بهشته ها در خیمه قرار می گیرند تا دسترسی اشرافی و از نگاه دیگران در امان قرار گیرند. پس پس از محدودیت بیرونی برخوردارند؛ زیرا در آن جا نوعی اشراف میان افراد بهشتی است که برخی برتر از برخی دیگر هستند و هم موجب می شود که این بهشته ها در محدودیت قرار گیرند و در خیمه ها بمانند؛ اما چنان که گفته شد بهشته های مقربان از محدودیت درونی برخوردارند و خودشان بی آن که قصوری داشته باشند، قصر دارند و کوتاه بین هستند و جز به شوهرشان نمی نگرند.